- مفاخرت کردن (فَ کَ دَ)
فخر کردن. افتخار کردن. نازیدن. بالیدن. مباهات کردن: بیش از این در میان ملوک عصر... رسمی بوده است که مفاخرت و مبارزت به عدل و فضل کردندی. (چهارمقاله ص 40). به سبب نسب و صلف شرف مباهات می نمود و ادلال و مفاخرت می کرد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 400). فصحای عرب به قصاید سبعیات مفاخرت و مباهات می کردند. (لباب الالباب چ نفیسی ص 7). و رجوع به مفاخرت شود
